مركز مشاوره روانشناسي حامي هنر زندگي هنر زندگي اولين سامانه مشاوره روانشناسي تخصصي كشور با مجرب ترين مشاوران روانشناسي پاسخگوي سوالات و مشكلات شما در زمينه هاي مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربيت كودك ، جوانان ، مهارت هاي ارتباطي ، ترك اعتياد ، مشاوره روانشناسي ، روان درماني و ... مي باشد. به اميد زندگي شاد و سالم براي يكايك مردم ايران...
|
زندگي نامه كارل يونگكودكي يونگكارل يونگ متولد 26 ژوئيه شهركسويل سوئيس بود. او فرزند ارشد به حساب ميآمد. قبل از او هم خانواده اش فرزندي داشتند كه چند روز بيشتر زنده نماند. در خانواده اي بسيار مذهبي متولد شده بود كه پدر و هشت عمويش كشيش بودند و مادرش هم فرزند يك كشيش بسيار مشهور بود. به همين دليل كودكيش در قبرستان و مراسم تدفين و مرگ گذشت. حضور در چنين خانوادهاي باعث شد در سنين پايين با مذهب و ادبيات كلاسيك آشنايي پيدا كند. يونگ با پدرش صميمي بود اما به اين دليل كه گاهي عصباني و دمدمي ميشد اورا انساني ضعيف و ناتوان ميدانست و نميتوانست مثل يك شخص قدرتمند به او تكيه كند. مادرش تا حدودي غير عادي بود و افسردگي داشت. يونگ فكر ميكرد كه مادرش داراي دو شخصيت است. براي اين كه از خانواده دور باشد بيشتر زمان خود را در اتاق زيرشيرواني ميگذراند و عروسكهاي چوبي ميساخت كه با آن ها صحبت كند و تبديل به همدمي برايش باشند. دوران كودكي يونگ عموما در تنهايي و با عروسك هايي كه ساخته بود گذشت. به تنهايي بازي ميكرد. اين قضيه كه پدر مادر كودكان ديگر او را عجيب ميدانستند و اجازه بازي با او را نميدادند به تنهايي يونگ اضافه كرد و خودش هم به عمد از آنها دوري ميكرد. تحصيلات كارل يونگيونگ علاقهاي به مدرسه رفتن نداشت. از اين كه زماني را كه ميتواند به موضوعات مورد علاقهاش و چيزهايي كه ذهنش را درگير كرده بپردازد؛ بايد در مدرسه بگذراند و درسهاي مرسوم را بخواند ناراحت بود. مخصوصا در زمينه فلسفه و مذهب ترجيح ميداد كه خودش مطالعاتي را انجام دهد. در يك دوره از زندگي دچار صرع شد و همين موضوع باعث شد يك دوره از مدرسه دور شود. بعد از 6 ماه كه به مدرسه بازگشت حضورش بسيار نامرتب بود و از اين مسئله به شدت خوشحال بود. او به طور ناگهاني از پدرش شنيد كه اگر نتواند به درسش ادامه دهد چه اتفاقاتي ميافتد. به همين دليل تمام تلاشش را كرد كه اين بيماري را ناپديد كند و موفق شد. به مدرسه بازگشت و در دانشگاه بازل به تحصيل در رشته پزشكي پرداخت و بعد از مدتي بدون اينكه به مخالفتهاي استادانش توجه كند در رشته روانپزشكي به تحصيل ادامه داد. با اين كه روانپزشكي در آن زمان بسيار اعتبار كم و جايگاه پاييني داشت، يونگ معتقد بود كه ميتواند به او اين امكان را بدهد تا در زمينه رويا و پديده هاي فوق طبيعي به بررسيهايي بپردازد. او توانست حرفه باليني مستقلي را تشكيل دهد و رويكرد خود را با نام روان شناسي تحليلي بنيان كرد. براي كسب اطلاعات بيشتر در زمينه نظريه سايه يونگ كليك كنيد. تشكيل خانوادهاو در سال 1903 با دختر يكي از كارخانه دارهاي ثروتمند سوئيس ازدواج كرد. همين باعث تحول و بهبود وضعيت مالي يونگ شد. همسر او تحصيلات پايينتري نسبت به يونگ داشت اما به پژوهشهايش علاقهمند شده بود و به عنوان دستيار كمكش ميكرد. در پي اين راه همسرش توانست يك روانكاو شود و به كمك هم توانستند روانشناسي تحليلي را بنا كنند. يونگ پنج فرزند به نامهاي آگاته، گرت، فرانتس، ماريان و هلن داشت. ارتباط يونگ با فرويديونگ در سال 1907 با فرويد آشنا شد. اين شناخت در زماني اتفاق افتاد كه يونگ به اندازه قابل توجهي مشهور شده بود. اين دو شخص به قدري با يكديگر هم نظر بودند و مطالب زيادي براي تبادل داشتند كه گفت و گويشان براي بار اول ساعتها طول كشيد. فرويد، يونگ را به عنوان وارث معنوي خود انتخاب كرد. يونگ دوستي خودش و فرويد را به عنوان دوستي كه هردو طرف باهم برابر هستند نميدانست و اين رابطه را مانند رابطه دوستي پدر پسري عنوان كرد. اين دو مرد براي مدت زيادي با هم صميمي بودند و ارتباطشان با هم ادامه داشت اما پس از مدتي به دليل اختلاف نظرهايي كه با يكديگر داشتند اين رابطه كمرنگ و كمرنگتر شد. يونگ پيشرويي نبود كه هيچ انتقادي به فرويد نكند و نگرش او نسبت به مسائل روانشناختي و ناخودآگاه نسبت به قبل متفاوت شد. بعضي از نظريههاي فرويد را قبول داشت و بعضي را نه. خودش صاحب نظر بود و عقايد و نگرشهاي متفاوتي در رابطه با شخصيت انسان داشت و زماني كه اين ديدگاهها بيان شد، ديگر اميدي براي ادامه اين ارتباط وجود نداشت. روان رنجوري يونگيونگ در سن 38 سالگي دچار عارضهاي شد كه معتقد بود در معرض قطع ارتباط با دنياي واقعيت است. اين قضيه به حدي او را پريشان كرده بود كه از استادي در دانشگاه زوريخ انصراف داد و حتي به خودكشي فكر ميكرد. در كنار تختش يك تپانچه گذاشته بود تا در صورتي كه به نقطهاي رسيد كه توان ادامه دادن نداشت و همه چيز به شدت وخيم شده بود خودش را با آن بكشد. با اين حال هنوز هم در درمان بيمارانش به اندازه قبل مصمم بود. او در اين دوران روياهاي وحشتناك بسياري را تجربه كرد و از راه روبه رو شدن با ناهشيارش و جستوجو در رويا و خيالپردازي براين پريشاني غلبه كرد. نظريه هاي كارل يونگكهن الگوعقيده اي كه يونگ داشت تكراري بودن زندگي انسانها در طول تاريخ بوده است. از نظر يونگ هر انسان با الگويي از پيش تعيين شده متولد ميشود كه در ناخودآگاه و ناهشيار او حضور دارد و به طور غريزي به آنها تمايل دارد كه به گذشته باز ميگردد. رفتارهاي او براساس اين كهنالگوها شكل ميگيرد. اين الگوها براساس تجربه پدران ما در دوران باستان به ناخودآگاه انسان ها راه پيدا كرده است. بعضي از كهن الگوها خودشان را نشان ميدهند و بعضي از آنها سركوب ميشوند. براي كسب اطلاعات بيشتر در زمينه نظريات روانشناسي كليك كنيد. آنيما و آنيموسدر اينجا يونگ انسانها را موجودي دوشخصيتي ميداند كه ويژگي هر دو جنس در آنها وجود دارد. از نظر فيزيولوژي دليل اين كه زن و مرد ويژگيهاي يكديگر را دارند ترشح هورمونهاي جنسي هر دو جنس در آن هاست و از نظر روانشناسي وجود صفات زن و مرد در يكديگر است. يونگ با اين كه ترشح هورمون را هم قبول دارد اما فكر ميكند دليل اصلي، تعامل زن و مرد در طول تاريخ است كه باعث شده خصوصياتشان درهم رشد كند. آنيما وجود صفتهاي زنانه در مردان و آنيموس وجود صفتهاي مردانه در زنان است كه در بيشتر مواقع ممكن است مورد سركوب قراربگيرند. در اين صورت مردان شخصيتي خشن و انعطاف ناپذير و زنان شخصيتي ضعيف و بدون توانايي مقاومت پيدا ميكنند. پدر در شكل گيري شخصيت آنيموس و مادر در شكل گيري شخصيت آنيما بسيار نقش مهمي دارند و اگر به هردليلي وجود نداشته باشند يا عملكرد مناسبي نداشته باشند آنيما و آنيموس به درستي شكل نميگيرد. ناهشيار جمعياز نظريونگ همانطور كه بسياري از چيزها در ناهشيار شخصي ذخيره ميشوند خيلي از مسائل نيز به طور اجتماعي و در ناهشيار جمعي براي گونه انسان ذخيره ميشوند كه ميتوانند به نسل بعدي انتقال پيدا كنند. ناهشيار جمعي منبعي براي ذخيره تجربيات نياكان است كه در اجتماع صورت گرفته است. اين تجربيات به صورت مستقيم به ارث برده نميشوند بلكه پتانسيل آن انتقال داده ميشود. نظريه ليبيدواز نظريونگ تعريف ليبيدو بسيار با فرويد متفاوت است. فرويد ليبيدو را يك انرژي جنسي ميدانست اما از نظر يونگ، ليبيدو يك انرژي رواني تعميم يافته بود. از نظر او انرژي رواني ايجاد انگيزه با روش هاي مختلف عقلاني، معنوي و خلاقانه است كه به دنبال حل تعارض ها و رسيدن به لذت است. پرسوناپرسونا از نظر يونگ چيزي است كه فرد از خودش به بيرون ارائه ميدهد و شبيه به يك ماسك دست ساز است كه فرد براي تاثير گذاري بيشتر و يا پنهان كردن خود واقعي از آن استفاده ميكند. يك خود موفق با يك پرسوناي انعطافپذير در جامعه حضور پيدا ميكند. توصيه يونگ براي ورود به بزرگسالي و حضور در دنياي بيروني و اجتماعي، داشتن يك پرسوناي دوامپذير است. درون گرايي و برون گراييدرونگرايي و برونگرايي مدل برخورد و ارتباط هر شخص با اجتماع و اطرافيان است. بسياري از افراد هيچ احساساتي را بروز نميدهند و علاقه دارند كه ارتباطشان با دنياي درونشان بيشتر باشد كه به آنها افراد درون گرا ميگويند. بسياري از انسانها درونگرايي را با خجالتي بودن همراه ميدانند. در مقابل اين دسته، دسته ديگري قرار دارد كه علاقه بسيار به ارتباط با دنياي اطراف دارند و به خوبي احساسات خود را بروز ميدهند كه گروه برونگرا هستند. براي آگاهي بيشتر در زمينه شناخت و نحوه برخورد با افراد درون گرا و همچنين بروگرا كليك كنيد. روش آزمون هاي يونگفراخوان كلمات : تعدادي از كلمات را بيان ميكرد و از مراجع درخواست ميكرد كه اولين احساسات را نسبت به آن بيان كند و در آن لحظه تمام شرايط مراجع را تحت نظر قرار ميداد. تحليل رويا : از مراجع خواسته ميشد كه تمام روياهايش را بيان كند و يونگ با در نظر گرفتن نمادهاي موجود در رويا و بررسي آنها به طور رشتهاي به مشكلات شخص پي ميبرد.
براي دريافت مشاوره روانشناسي در زمينه روانشناسي تحليلي ميتوانيد با مشاوران مركز حامي هنر زندگي از طريق تلفن ثابت از كل كشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگيريد.
منبع : كارل يونگ | زندگي نامه و نظريه يونگ
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |