مركز مشاوره روانشناسي حامي هنر زندگي هنر زندگي اولين سامانه مشاوره روانشناسي تخصصي كشور با مجرب ترين مشاوران روانشناسي پاسخگوي سوالات و مشكلات شما در زمينه هاي مشاوره خانواده ، ازدواج ، طلاق ، تربيت كودك ، جوانان ، مهارت هاي ارتباطي ، ترك اعتياد ، مشاوره روانشناسي ، روان درماني و ... مي باشد. به اميد زندگي شاد و سالم براي يكايك مردم ايران...
|
پنهان كردن فكر مناسبي نيستهمه كارشناسان موافقند كه پنهان كردن واقعيت فرزندخواندگي از كودك فرزندخواندهتان اقدام مناسبي نيست و ممكن است فرزندخوانده شما پس از مدتي اين واقعيت را از زبان ديگران بشنود. چون معمولا در اين شرايط به جز پدر و مادر افراد ديگري نيز از اين واقعيت اطلاع دارند و به احتمال خيلي زياد اين موضوع دهان به دهان چرخيده و در نهايت به گوش فرزندخوانده شما ميرسد. احتمال آسيب روحي او و بياعتماديش به شما زماني كه واقعيت را به طور ناگهاني از ديگران بشنود بسيار بيشتر از زماني است كه شما حقيقت را به او بگوييد.
چه سني مناسبتر است؟محققان بهترين سن را براي گفتن واقعيت به فرزندخوانده به كودكان بين سن 8 تا 10سالگي ميدانند. از نظر آنها سنين پيش از دبستان نميتواند زمان مناسبي براي گفتن اين حقيقت باشد؛ چرا كه كودكان در اين سن ظرفيت شناختي و فكري درك اين مسئله را ندارند و براي آنها قابل باور نيست. در سنين بلوغ و نوجواني نيز به دليل به وجود آمدن ظرفيتهاي جديد فكري، نوجوان با تعارضها و مشكلات زيادي روبرو ميشود. استقلال، زودرنجي و تحريكپذير از خصوصيات نوجوانان مي باشد، اگر در اين سن به طور ناگهاني با واقعيت فرندخوانده بودن روبرو شود، ممكن است آسيب زيادي ببيند. درباره نوجواني بيشتر بدانيد.
چه كسي واقعيت فرزندخواندگي را بگويد؟ميتوانيد براي گفتن اين واقعيت به فرزندتان از مشاور خانواده كمك بگيريد اما در نهايت بايد فرزندتان واقعيت را از زبان شما بشنود. سعي كنيد جلسهاي با حضور همه اعضاي خانواده تشكيل دهيد و مسئله را به طور منطقي مطرح كنيد. در اين جلسه بايد هر دو والد حضور داشته باشند و به سوالات كودك پاسخ داده و او را از بابت عشق و علاقه خود مطمئن كنند.
چطور واقعيت فرزندخوانده بودن را بگوييم؟گفتن اين واقعيت بدون مقدمه و به صورت ناگهاني ميتواند عكسالعمل ناباورانه و به نحوي شوك عاطفي فرزند شما را به دنبال داشته باشد. به ويژه اگر پيش از گفتن واقعيت، با او درباره فرزندخواندگي به طور كلي صحبت نكرده باشيد. فرزند شما بايد بداند كه والدين فرزندخواندههايشان را درست مانند فرزندان واقعي دوست دارند و براي آنها اهميت قائل هستند تا زماني كه با داستان زندگي خود روبرو ميشود پذيرش اين مساله براي او سادهتر باشد. يك پيشنهاد: با داستان بگوييد.از داستانها، فيلمهاي كودكان و افسانههايي استفاده كنيد كه داراي شخصيتهايي هستند كه به فرزندخواندگي پذيرفته شدهاند و البته پدر/مادرخوانده آنها را دوست دارند و رفتاري مهربانانه با او دارند. اين كار را ميتوانيد بدون عجله و يكي دو سال پيش از زماني كه قصد گفتن واقعيت به فرزندتان را داريد شروع كنيد. اين داستانها را كم كم ميان داستانهاي ديگر بگنجانيد و به سوالهايي كه در ذهنش درباره فرزندخواندگي شكل ميگيرد با حوصله پاسخ دهيد. پس از مدتي از او بخواهيد انتخاب كند كه دوست داشت به جاي كدام شخصيت داستان ميبود. مثلا اگر داستان زال و سيمرغ را براي او تعريف ميكنيد از او بخواهيد تصور كند به جاي يكي از شخصيتهاي داستان است. مثلا اگر زال را انتخاب كرد از او بخواهيد بگويد دوست دارد شما به جاي سيمرغ بوديد يا سام پدر واقعي زال. به مرور زمان كه آمادگي ذهني براي او ايجاد شد ميتوانيد داستان زندگي خود او را هم برايش تعريف كنيد و به طور منطقي توضيح دهيد كه "ما هم مانند همه پدرمادرهايي كه در داستانها شنيدي تو را دوست داريم".
جستجوي پدر و مادر واقعيبعضي از كودكان علاقه دارند كه پدر و مادر واقعي خود را بشناسند و يا آنها را ملاقات كنند. اگر پدر و مادر آنها را نميشناسيد يا از آنها اطلاعي نداريد داستاني غيرواقعي تعريف نكنيد. يا از پدر و مادر واقعي آنها به طور غير واقعي تعريف و يا بدگويي نكنيد. چون همانطور كه گفته شد فرزند شما ممكن است پس از مدتي والدين واقعي خود را ملاقات كند و حقيقت را دريابد؛ در اين ميان اطلاعات غيرواقعي كه شما به او داديد او را نسبت به شما بياعتماد ميكند. اما توجه داشته باشيد كه متناسب با سن و ظرفيت او داستان واقعي زندگيش را تعريف كنيد. به او بگوييد ميتوانيد در پيدا كردن والدين واقعيش به او كمك كنيد و به او اين حق را ميدهيد كه براي ماندن كنار شما و يا زندگي با والدين واقعيش خود تصميم بگيرد.
چقدر طول ميكشد تا به شرايط عادي بازگرديم؟طبيعي است از زماني كه واقعيت را به كودك خود ميگوييد تا زماني كه همه كنجكاويها و تعارضهاي فرزندتان پايان پيدا كند، مدتي بين چند ماه تا يك سال طول بكشد. حتي امكان دارد فرزندخوانده شما مدت كوتاهي موقتا علائم افسردگي و انزوا را از خود نشان دهد. نگران نباشيد و رفتار خود را در مسائل روزمره مانند محبتي كه به او داشتيد و مسئوليتهايي كه براي او در نظر ميگيريد نسبت به پيش از گفتن حقيقت تغيير ندهيد. محبت بيش از اندازه و كم كردن مسئوليتهاي او در خانه ممكن است براي او مصنوعي به نظر برسد و نسبت به اين رفتار شما حساس باشد. چون فرزند شما در اين سن مشغول تحصيل در مدرسه است و ممكن است گفتن واقعيت به او، باعث عدم تمركز در درسهايش شود؛ پس سعي كنيد زمان بيان كردن واقعيت به او همراه با تمام شدن امتحانات و اوايل تابستان باشد تا پس از چند ماه و گذشت درگيريهاي ذهني، آسيب كمتري به درس و تحصيل او وارد شود. توصيه ميكنيم براي گفتن اين مسئله حتما از يك متخصص باتجربه مانند روانشناس و يا مشاور خانواده كمك بگيريد.
براي دريافت مشاوره در زمينه بهترين زمان براي گفتن واقعيت به فرزندخوانده مي توانيد با مشاوران مركز مشاوره روانشناسي حامي هنر زندگي از طريق تلفن ثابت از كل كشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگيريد.
خدمات مركز مشاوره تلفني خانواده هنر زندگيمركز مشاوره روانشناسي تلفني خانواده هنر زندگي با بهره مندي از كادر مجرب خدمات خود در زمينه مشاوره تلفني خانواده با موضوعاتي شامل مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره پيش از ازدواج، مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره دوستي دختر و پسر، مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره دوستيهاي پيش از ازدواج، مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره دوران نامزدي، مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره اعتياد، مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره همسريابي مشاوره خانواده تلفني با موضوع مشاوره ازدواج، مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره قبل از ازدواج، مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره زندگي مشترك، مشاوره تلفني خانواده با موضوع مشاوره جنسي
منبع: چرا و چگونه واقعيت را به فرزندخوانده بگوييم؟
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |